-
* زُهل
سهشنبه 12 مرداد 1400 23:34
هاج و واج در گریبان، دچارِ خود به احترام من هرّ و کرّکنید نا زیباتر از دشمنی بر کفنم کپکی خواهد شد سوره های جابجای شاهِ جاوید جام ۰۰٫۵٫۱۲
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 مرداد 1400 20:06
نیستی، خیال می کردم... در وقتی احمقانه همین دور و بری اصلا نمی دانستم توی قصّه های بدَوی منتظر شاید هایی اگر نباشی... یک نفسِ مذبذب ۰۰٫۵٫۱۰
-
* خوشه چین
یکشنبه 27 تیر 1400 04:51
نه اول نه آخر نه آب نه آتش نه ایمان نه کفر از کجا آوردمت؟ که از تو بوی جان آمد
-
* دفاع
سهشنبه 15 تیر 1400 03:09
هرکس به نحوی می میرد نه جان و نه شراب... الکُل است و آتش میگیرم ۰۰٫۴٫۱۲
-
* دارچین
یکشنبه 13 تیر 1400 03:27
خلسه آور از چیرگی... به رغم زیبایی در دل شراب گُمت کرده ام مصیبتی با لباس خواب! ۰۰٫۴٫۱۲
-
*فراتر از بودن
پنجشنبه 10 تیر 1400 11:37
روی سنگ قبرم بنویسید ما قاه قاه خندیدیم و برای تنهایی آموختیم باغچه ها گُل را شلخته می کنند ۰۰٫۴٫۱۰
-
* فقط سکوت
پنجشنبه 27 خرداد 1400 18:37
برای خدای بسیار خوب اگر از تو بنویسم، خالی از اغراق نیست گرمای گُل ناگفته بماند آسمان شکست میان من و تو ارغوان در کوچ ۰۰٫۳٫۲۷
-
* استراتژی
شنبه 22 خرداد 1400 07:38
تو همان آبی... پشتِ نوکِ الف تا آگاه شیرین زارِ سکوت خواهم خندید با بورژوای درد شیطانِ منی؟! ۰۰٫۳٫۲۲
-
* پوست نرم
جمعه 31 اردیبهشت 1400 10:10
کور نه! بوفی امّا... و از هر قماش دخترها سیگار می کشند رنگ چهره مشخص نیست لیوانی آبجو محض اظهار ادب همراه با گوشتی که غذای روی میز را می آورد، اندک اندک و نگاه خندان من، در دهان چرب زنی است که سخت می خواهمش باید گشتی بزنم... دستخوش اغماض های عجیب با دقتی بی تفاوت مثل یک کلاه گیس از تسلّایی که تا ابد لال است گیاهِ...
-
* متعالی
دوشنبه 27 اردیبهشت 1400 08:59
گندیده یا گندم... در من آبیزی از فروغ آسمانی نبود واقعی ترین فلزِ سبز! ۱۴۰۰٫۱٫۷
-
* شب آویز
سهشنبه 21 اردیبهشت 1400 05:17
چشمانت اینجا بودند رو در رو... چون ترختِ اسبانِ گردن خمیده در تقلایی نفس سوز کژدمِ درونم را هوری می کنند مثلِ قصّۀ امیر ارسلان برّه های کوچک می رقصند و تجسّمِ حسرت در تنِ زنی زیباست! از چشمانت ستاره می ریزد و من گیج و هتره هتره خوران، برای لباس دختری عاری از احتیاط صبحگاهی نرمای شرم تو می برم ۹۷.۲.۲۶
-
* چسب های وصله دار
سهشنبه 21 اردیبهشت 1400 05:11
نگو نگو نمی آیی پیدا نمی شوی علف های آجری خورشید های قدیمی برفهای زیر خاک تنها در پناه یک بازار مکّاره حاضر به ماندن اند! ۹۷٫۲٫۷
-
* بوی ترش
سهشنبه 14 اردیبهشت 1400 02:21
سکوت می شود خانه تهی و تب دستها که تنهایند از چنگ رخوتم امشب... سرتاپای زندگی بی جائیست و سادگی سیاه است در جنبیدن سگی شگفت انگیز تا لای نان که خورده می شود در یک رجِ تمام بودن و زیستن را نمی فهمم میدانم... مهم نیست رویای سرنوشت با مرگ من، حق اجتماع داده می شود و همۀ بوی محلّه درست است بی حس و کرخت همیشه کور یا دیوانه...
-
* آهرنگ
دوشنبه 13 اردیبهشت 1400 03:09
باد را بگو: بی مقصد بیا لختی بمان، باران ببار بر می جهم ای ابــــرِ زخمِ رنج دیدی شکست دیباچهٔ شب های اعتبارِ رنگ محکومِ کوچ آن نگاهِ گرمِ شمع تنها شب گشوده بود! دلسوز اشک من، از دل رمیده بود آتش گواهِ ما ماران خاک خوار چشمی درانده اند مشتی به خون خونی هلاک فوتی در شاخ خود بدَم با صد ستاره از سوسوی نیزه ها این تحمیلِ...
-
* جنوب
سهشنبه 7 اردیبهشت 1400 09:13
در بوی گندِ شگفت انگیز زمین ما همه در باغ بودیم و اندیشیدن... تبر را به دستمان میداد ۱۴۰۰٫۲٫۷
-
* ادیت
سهشنبه 7 اردیبهشت 1400 08:59
از مشکی به طلایی در بهار غروب باز هم کسی دوستم نخواهد داشت عکس کمرنگ تو را ما هوازی کردیم ۱۴۰۰٫۲٫۷
-
* بی خورشید
سهشنبه 17 فروردین 1400 04:41
توبره بر دوش... در لباس دلقکی خوشحال مرا به پرنده ای فروخته اند کیست که چنین باشد اغوا شده با شفقتی حقیر! ۹۹٫۱۲٫۲۷
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 17 فروردین 1400 04:31
-
* گربۀ قطبی
چهارشنبه 11 فروردین 1400 09:24
سرما بر دوش بی که لب جُنبد علف به صلح آمده بود و چلچله در شکاف می تابید شِکلک مرا بخوان... شهیدی در قاب! ۱۴۰۰٫۱٫۷
-
* به رسم دیو
پنجشنبه 5 فروردین 1400 01:54
نه از میل ما به امر مطاع ملیجک در گلدان نقره می شاشد بیهوده پروام مقدّر است مثل ماهی لیز... گلوله می شوم در آب! ۴۰۰٫۱٫۴
-
* غبار
چهارشنبه 4 فروردین 1400 08:10
سپیدم و سیاه در لاپیِ زرد و آبی و گناه تا هیچ اشاره ای در مزاج عشق شفیره های دیو زادۀ طلا... ۱۴۰۰٫۱٫۴
-
* درّه های اشک
شنبه 30 اسفند 1399 03:20
برای جای خالی ات آهو نمی شوم به خیز حذر حذر... من راوی شعر از پیش سروده ام ۹۹٫۱۲٫۲۹
-
* هزار خس
جمعه 29 اسفند 1399 03:20
در آب شیرین همه ماهی اند با دشت های سبز، همه خرگوش شور و زرد... میوۀ خورشید! ۹۹٫۱۲٫۲۷
-
* گوش مروارید
جمعه 29 اسفند 1399 03:04
یک کفش سرخ... به هیچ وجه قاتل نیست پس از دوئل این ردِّ پا را خوانده ای! چند مروارید در گوشِ یک زن، مختصاتِ عجیبِ این شعر است ۹۸٫۵٫۵
-
* کژدم
پنجشنبه 21 اسفند 1399 06:06
تو رنگ تو چنگ تو سنگ بیگانه به تو می اندیشد برای من عاشقانه می زنی ۹۹٫۱۲٫۲۱
-
* انقراض
چهارشنبه 20 اسفند 1399 04:20
در انقراض خاطراتم هرگز زندان کسی نبوده ام عجب مدار... سر به هواست دلم ۹۹٫۳٫۴
-
* خدعه
یکشنبه 17 اسفند 1399 07:34
صادقانه می گویم نه در باد نه در یاد پای دیوارهای قونیه تو را در رگ شراب برهنه می نوشیدم و در من هیچ قناعتی نبود 17 اسفند 1399
-
* بعثت
یکشنبه 26 بهمن 1399 08:28
شفافی طعم و رنگِ بوی گل صوفی و نشئۀ شراب سوما چون اره از تنم بریده اند تشهّدی بخوان برای من! ۹۹٫۱۰٫۱۴
-
* هجوم
دوشنبه 20 بهمن 1399 07:42
جرنگ جرنگ... مثل بوسه های خیزاب پاهایشان را دور و بر ما می کذارند با اندک غژ غژی به گوشت در تاب خوردن و رفتن! ۹۹٫۱۱٫۱۹
-
* آل
جمعه 17 بهمن 1399 08:42
با بوسه های آل کک مان هم نمی گزد قیژ قیژ... ضجه های رکیک میدهم به گور فوج دل/تنگی غروب مرا می کشد بوی آل بوی آل قلب من چروک ۹۹٫۱۱٫۱۲