چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

* آلاله

  

شب نه... ماه و ستاره نه... حور و قلندر و بتخانه نه... صفای آدم و غمزِ شبانه نه... هر کسی نصیب خودش را زیباتر می کند... مثل ابرهای من که هرگز عوض شان نمی کنم... از توسری خوردن فروتنی ساختن... فضای مردم فرودست است... بازیِ دروغینِ رنگها... امّا من سراپا گوشم... خطرناکترین کنجکاوی... آنکه هستید باشید...کششی مستانه... در رقص دلربا... با زبانی تند و نیشدار... و آخ که چقدر من تحسین تان می کنم... بوی شیرین فلفل... بی سیرت از لذّتی خسیس... به تمامیّت رسیده است... و مرغ سقا در دلِ آدمک... کالبد مبهم اش را می شکافد... شما برگزیده اید... چشم اندازِ بازِ نسیم... حالا دهان باز کنید... اولیّن فکر دویدن است... یعنی در مُرداب... آلاله خواهم بود

۹۸٫۶٫۲۵

*یاد بود


خود را بدانی هیچ ندانی

آنهایی که تو... اند

من های من... اند

یادبودهای پنهانی!



۹۸/۶/۲۰

...


میشه...

یه آدمِ بد که خوب نشه

مث دروغ که راست  نشه

مهربونیش زیاد نشه

به من عشق بورزه؟


میشه...

یه دختر که شبیه پسرا باشه

یه پسر که شبیه دخترا باشه

قلب معلق جیبــــاشه

ابر نگاش مَکینــــتاشه

به من عشق بورزه؟


لطافت داشته باش

اینکه می شنوی...

تق تقِ پای بی کسه

رنگ و ریاش مرخصه!


۹۸٫۳٫۲۰ 


• دور تر از درخت


ناپیداترین آینه ها...
آسمان که میمیرد بخاک چکّه می کنند
مثل آدمی که بجای خود "پوچی" به خانه می برد!
بگذار...
همیشه بگوید و من نشنوم
بگذار...
همیشه بخواهد و من نروم
اگر پیدا و آشکار شود
زیباتر از مـــــاه نیست!
دستانِ پُر تکرارِ رویایت را کنار بگذار
فقط...
برای "احتجابِ قلبم" گریه می کنم
دورتر از درخت
مثل یک میوه در چنگ "باد"،
همیشه چشمانم بدرون خیره مانده اند
وقتی ماهی ها خمیازه می کشند
شاخ و برگ درختان را گم می کنم
من هم حسودم
بی پناه در سیل و "دار"
عقل از زبانم جدا می شود
فقط...
برای زبان باز کردنت 
دلم تنگ می شود!


۹۶٫۸٫۱۸




* بی نام


معنی بخشیدن خیانت است

تکّه ای سمباده آورید

با کاروانی از واژه ها

برایتان نقّاشی  می کنم !



 ۹۸٫۶٫۹

* بی نام


می خواهم عشقبازی کنم 
پیراهنم را در می آورم
به زیر  آب می سُرم
به زیر... ترس!


۹۸٫۶٫۱۳



و تو در من
ضمیر سرگردانی
عُزلت محض
صیحه های بریده
چون صبحِ اسب!


۹۸٫۶٫۴
❤️


* رسوخ



به نرمی گناهم پناه می برم
و لبی برای پرستش!
تو حاصلِ بوسه ای
بی رایحه لطافت آموختن!


۹۶٫۶٫۶
❤️

* بر فراز حرمان



ایمن بدار...
دراز شبانه نشئه از زن است
رویا بر دوش بر فراز حرمان
کولی نطفه ها...
مآخوذ در اختفای من اند!


۹۸٫۶٫۶
❤️