چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

* واریته

مثل موی دختران اَندُلُس
نمی خواهم فراموشت کنم
فقط بهانه می خواهم...
نه سپید نه سیاه،
کلمه ای پاک
از خوبی... ات مانند یک بدی، لذّت نمی برم
روی رنگ آمیزی لبانت فانتزی بوسه هایت را نمی فهمم
نه اینکه عاشقانه می نویسم...
میوۀ بهشتی هم اگر باشی،
خواهشی خودسری




۲۵۷۷.۴.۱۸


خطرناکتر از درون



تلق تلق
گُرپ گرپ
مثل ولعی به گنج در من می تازند
اما هنوز نقب از آن من است




سه شنبه یکم آبان۲۵۷۸
تصویر آشیانه تنهایی اثر سوریٔالیستی شاناو رابرت پارک‌هریسون

* باده پرست


روئین تن نبودم
باران...
در کوچه می بارید
بهشت یا جهنم خانهٔ ما نبود
و رستگاری...
لبان دختریست که من سخت بوسیدمش

۲۵۷۶/۱۰/۲۶

* خفیف باد


دنیا یکسان است

نیمکتی بی صاحب
پوشیده در برگ و علف
و چه خوب است آدمی از راه نرسد
همینو و بس





۲۵۸۰٫۷٫۲۱

* ماه و پری



یکی بود…
دو تا نبود
هوای تو بود و منو ماه
قصّهٔ سباه پری…
تو بغضِ باریک چشام
تلخی خنده می زد
رنگ یه ماهی تو نگام
خدامون، کاخ خیال
دلامون خلال خلال
همگی ظهر دعا
غممون جدا جدا

یه شبی با دل سنگ
گریه کرد کوه بلند
چشاش…
سبز و سپید و زرد
تو ردّ  هر نگاش
منو بهونه کرد

تا تو بیایی و بمانی
من بسوزم
تا بمیرم
لب دریای کبود
یکی بود
دو تا نبود



۲۵۷۵/۶/۸

* کلاغ پر

کر و کور و لال
کمی پاکتر
اندکی مُرده تر
تو طوطی بودی و من دروغ

۲۵۸۰٫۳٫۱۸