چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

* خوب، بد، زشت


مفید بودن...
 مرا ایستاده نگه می دارد
اگر زبان درآورم
بادها عبور نمی کنند
امّا من...
با آخرین حماقتِ آفتاب،
انگشتانِ تمشکی ام را تُف می کنم
آنکه زشت می بیند، کمتر می یابد 
و آنکه بد می شنود،  بسیار شنیده است
اینجا، حکایت یک عشق مرده نیست
مغرور رنجم...
خیره در ،
دریای هر ساحلی!







۹۶.۴.۲۶
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد