چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

* افلاکی


صدای رنگ ها را می شنوم 
و دستی که...
چترِ مرا میان باران بست
پیرهنم از آغاز کهنه بود 
میانِ آغوش تو سرما میمیرد
مثل حسرتِ یک خواب راست 
در تو بیدارم

و لرزِ جسارتم...

از ویرانه ها ی تنم

دیواری ساخته از بود و نبود 

این خون...
سرنگون از لبان کیست ؟
هنوز تو را نچشیده ام 
تاوانِ بوسیدنت...
جَستک های تندِ دلم 
مثل رخسارهٔ سودایی شراب
یا که هنوز...
پیِ جانت چنگ می کِشم 



 _ ۹۶/۵/۲۲

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد