چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

* مرز آفتاب





دلم می خواهد با تو نمیرم

تو بمیری و من بتو بیاندیشم

وزشِ...

مستمرِ معنی ها

جوششِ...

دمادمِ حرف ها

بعدها...

وقتی پیچک ها

اُریبِ لبان تو را مخفی می کنند

میان چشمانِ بازِ شبنم

مرزِ گریزشان را به خاطر بیاورم

و با دهان تو در مرزِ آفتاب

بکارتِ بوسه هایت را تکرار کنم

امّا هنوز سخت است

دلم می خواهد....

برانمت

به بوی تازه ای!


۹۶٫۸٫۱


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد