چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

* بی نام


می خواهم عشقبازی کنم 
پیراهنم را در می آورم
به زیر  آب می سُرم
به زیر... ترس!


۹۸٫۶٫۱۳



و تو در من
ضمیر سرگردانی
عُزلت محض
صیحه های بریده
چون صبحِ اسب!


۹۸٫۶٫۴
❤️


* رسوخ



به نرمی گناهم پناه می برم
و لبی برای پرستش!
تو حاصلِ بوسه ای
بی رایحه لطافت آموختن!


۹۶٫۶٫۶
❤️

* بر فراز حرمان



ایمن بدار...
دراز شبانه نشئه از زن است
رویا بر دوش بر فراز حرمان
کولی نطفه ها...
مآخوذ در اختفای من اند!


۹۸٫۶٫۶
❤️

* ارض موعود


شرمگاه عالم درون من نظر گیرند
سراپا مدرن
نرم و مضحک
باید گاوی باشم اهل نشخوار
اندیشه را با گوشۀ تحت القمر چکار؟!
فرزند ولگرد خدا...
فرشته های سودنبرگ
عنقای چینی
با کوتوله ها خوابیده اند!


۹۸٫۶٫۱





* عشق


عشق...
میان پرتگاه
هول آویختگی صعود می گیرد
مثل یوشع...
در گربادی بر آسمان!


۹۷٫۶٫۴


* هیروگلیف


من داروین خوانده ام
جدا مانده از بودایی تازه
دلبستۀ رمزِ دشوارِ خطّی دور؟!


۹۸٫۵٫۲۳







من تبهکارم...

شقّّه شقّه می شوم 

از هیبت تنم!


۹۸/۵/۲۱

* هفت جوش



جز خطا و پوچی چیزی نیافریدم
عجب آنکه...
برای "بودن" سخت دل انگیزند 
این...
میراثی بود با اقبالی بلند
همهٔ آنچه شاینده نبود، برای سعادتمندی ست!
و حقیقت... 
کنارمان بود میانِ نیازها!
و دانایی...
بخشی از اشتهای قدرت!
زیر بنای ماست این اخلاق حنیف
این...

هفت جوش ملغمهٔ غریزه و گناه !


۱۳۹۵/۹/۱۵

* انجماد



می شود...
چشم تو را
در ابرِ زرّینِ فراغت دید
خسته از خویش 
لذّت ات اوج می گیرد
می شود...
سیری ناپذیر بیمار ماندن 
بی سر انجام
جزز و مدّ خواب و بیداری
گاهِ رفـتن دید




۱۳۹۵٫۵٫۲۵