
در حریق باران
کنار کوه غلط
نرم و خاموش لبۀ هستی نشسته ام
قصّۀ...
سیاه پری
سپید پری
را سروده ام و دریا را
کبرِ درد
دردِ آب
فریاد تر از خواب
فوارهٔ رویای تو بود و نبود
نه آنکه بیکس، که کس نبود
امّا تو رفتی و من یکّه می مانم
عمیق تر و صمیمانه تر از همیشه
با این تنهاییِ سنگین و زیبا
همین قدر که...
سکوت
خراب شود !
۲۵۷۶٫۱٫۱۳