-
* عطر سایه ها
دوشنبه 22 بهمن 1397 07:37
اوّل همه جا بود صدایت را می گویم بعد سنگدلی بر تن نامیرای درون! پر از سایه های آب من نیز... نشمه ای با بی پروایی و شتاب همین قدر که احساس عطر تو را... میان ابهام آمیز ترین رگه های خط خط نور، رنگ آمیزی کنم و بعد... عشق می آید از سیر تا کبود! ۹۷٫۵٫۳۰
-
~~~
سهشنبه 16 بهمن 1397 03:31
-
* زبور (سوررئال)
سهشنبه 16 بهمن 1397 03:27
تورّبی سیاه سر... و مقعدم دهان! مثل جزر منهای یک نصف آخرین چپاولم ! ۹۷٫۱۱٫۱
-
* کاخ ابداع (سوررئال)
پنجشنبه 11 بهمن 1397 09:49
از این همه رفتن و رفتن بُریدن گذشتن همه بی آب و آبادی و سر درِ چشم مناره ای باریک و بلند در... لجّه های سیاهی و تنهایی جوانه های بیتابِ صدها غزل گره در مهتاب! من با لب های او سخن می گفتم او با گوش های من من او را دَم می زدم او در من من در سینهٔ او او صراحی از حضورِ دیگری من دفتر های سبز او او... شقشقه های بغضِ من بی...
-
* هذیان (سوررئال)
پنجشنبه 11 بهمن 1397 08:46
فقط یک نفر شعر مرا بخواند و بگوید... خوب خوابیده ام حالم خوب است حساسیتم فرقی نکرده باروری...ام زیاد و کم نشده حافظه ام عالیست واشیا ء را... ا ز جایشان تشخیص میدهم کوچه ها را تنهایی گز میکنم اَشکالِ زیادی را نمی جوَم و همهٔ سنگینی ام از من نبوده است وقتی زمین می خورم افسرده نمی شوم هیچ طغیانی را به احترام نمی نگرم حال...
-
* پیدایش (سوررئال)
چهارشنبه 10 بهمن 1397 08:11
هستی هرج و مرج بود بود و نبود رنگی نداشت سنگی از ستاره ای... معلّق یله غبار گرفته می چرخید زمین آفریده شد... یک نژادِ خسته عُر کشید! عشق پدید آمد... توطئه ای مرموز میانِ بی زمان، نوعی رسوخ در تقارن، ثنویتِ ابعاد نقطۀ تعلیق! نه تهیدست نه غنی با دقّت تیغ به خویش می خندید نوسانِ صدای جادویش چون نهالی در باد دندانش را جلا...
-
* ویترین دروغ
دوشنبه 8 بهمن 1397 00:22
شرط بندیِ ناخودآگاهم اقتدارِ احساس می بافد ویترینِ وسیعِ دروغِ مُــکرّرَم! ۹۷٫۱۰٫۲۱
-
* هرا
دوشنبه 8 بهمن 1397 00:13
در قهر نیلی شب دُشمنکام شدم صدای گلایه سپرده در باد مثل موشی ساکتم! ۹۵٫۱۰٫۷
-
* کفاره
جمعه 21 دی 1397 12:34
خورده ام به صراحتِ یک غُربت! ساتگین بگردانید... تا چه نثار می کنند؟ ۹۷٫۱۰٫۲۱
-
* کاغذ سفید (سوررئال)
چهارشنبه 12 دی 1397 11:46
قهقهه ٔ برگ ها در نسیم تو را درمان می کند روی سفید ترین کاغذ جمع دقیق دلت را بخوان ا ین هم نسخه ات... خطّ و رنگ و نمِ باران یک پرنده متافیزیک هم نوش جانت ! ۹۶٫۳٫۲۵ نگاره اثر:ونگوگ
-
* سُرب (آزاد)
سهشنبه 11 دی 1397 08:41
همه چیز از سکوت تو آرام است جهان به تو می کوبد نه تفنگ با کلماتی دود مانند مثل " ثورو" خودم را تبعید کرده ام من تنهایم به یاد چشمان تو می افتم مرا به پناهت ببر با صدای هوچ هوچ سکوت! ۹۷٫۱۰٫۳
-
* قدیس (سپید)
دوشنبه 10 دی 1397 13:37
امتیاز ی بی همتا ست آسمانم صاف لبم شیرین گوشتم نرم آری... من غول فضیلــــــتم ! می چکد قطره قطره به ضرب آهنگی ظریف شعرم در ژرفنای بیکران سرشارِ ایمانت اغواگرم انکار کن مرا انکار کن من قدیسی شرمسارم ! ۱۳۹۳/۶/۲۰
-
*منگِ خاک (سوررئال)
یکشنبه 9 دی 1397 10:19
ماه که لاغر است بالا می رود پایین که می آید پول برق می دهد زیبایی عزرائیل آغوش مرگ است خلّاق در آزار خود... جای دیگری واژه به واژه تقلّا می کنم ۹۷٫۱۰٫۹
-
* بوف ( شعر سپید)
یکشنبه 9 دی 1397 06:21
پاشیده دَرهم آشفته بی نظم کوتاه و بی ارج دلم را قانع مکن بیزاری از هرچه هست با یک آسمان اَذان مجهولِ ماندن است! یک تِکّه خونِ داغ برای توی واژه ها با تیغ های نازک و بلند گوریده تا هُرْمِ استخوان از هر آتشی... پ ری ش ان نمی شوم ! ۹۶٫۶٫۲۹
-
* مریخی (سوررئال)
سهشنبه 4 دی 1397 10:52
من یک زنبور فضایی ام مثل قاصدک... پیراهنت را سوزن می زنم ناگهان شیشه می شوم و هاااااا و لبان تو مغناطیس من است ۹۷٫۱٫۱۱
-
*هوای خاک (سوررئال)
دوشنبه 3 دی 1397 11:44
بالاخره درک کردم که مرده ام کسوفی در کار نیست... بد خطّ و عجول مرا نوشته اند! ۹۷٫۱۰٫۳
-
* تبار (شعر سپید)
چهارشنبه 28 آذر 1397 08:02
تنها... تنها... خسته از هر زخم آ ویخته از بهشتِ افعیان منم... نمرود ! ۹۵٫۵٫۱
-
* مائده های زمینی (شعر سپید)
سهشنبه 27 آذر 1397 10:50
گاوهای آسمانی پستانهایتان ارزانی شما بفرمایید... زوزه ضجّه خُرناسه بفرمایید... غریزه نالۀ پس مانده چاشنی استغاثه نوش جانتان ! ایدون باد... پسخوارگی قدیسه های آز در منخرین هوسناکِ نشخوارتان درود بر کف زنانِ افسارِ جــــهل فک هایتان پُر زور سنجیده تر بدرید ! ۹۶/۲/۱۵
-
* سوقی (سورئال)
دوشنبه 26 آذر 1397 04:56
با گوزن ها همخانه ام بسمت دریدنِ پنهانِ یک اعتراف! باران می آید و یکباره ...سکوت خود را کشاله می کنم!
-
* پرتره های نارنجی (سوررئال)
شنبه 24 آذر 1397 10:56
مثل تقریبِ سایه ها همخونِ تو... اَم تو گویای واهمه ای برای روز مـبادا ! در عادتِ چشمانم... تو را به بند کشیده ام ۹۶٫۱٫۱
-
* شتر گاو پلنگ ( سوررئال)
شنبه 24 آذر 1397 09:17
نان فکر می کندآب فکر می کندنمک فکر می کندگویی به شکوهِ عقل رسیده اندببرگرگکِرمیا مگسی خواهم بود!۹۷٫۹٫۱۹
-
* دود (شعر سپید)
شنبه 24 آذر 1397 08:39
فرشته ها روی زمین دست بکارند فرشتۀ طاعون فرشتۀ نفاق فرشتۀ قحطی کور ها حنیف کثیف ها ردیف ضجّه ها نظیف با ایمانی سمج! خودم را به شیطان معرفی می کنم ۹۷٫۹٫۱۴
-
* غریبانه (شعر سپید)
پنجشنبه 15 آذر 1397 08:47
تازه هوایی غریب چاشنیِ حزنِ گریه را چشید دَمناکِ... مان بمان خورشید کهنه شد ا ز سوزِ تشنگی با من بمان... بخششِ جنونِ حقیقتم ! تنها توئی... همچون خرافه در نجیبِ چشم من ! ۹۵٫۱۲٫۱
-
* دیوار
جمعه 9 آذر 1397 10:13
دستانِ مرا بو کن نازِ گیسوانم باش ا ز پناهِ آغوشم سفر نکن بادهای موسمی... روی سرما نشسته اند با سنگ آذرین، همآغوشی نمی کنند حالابیا... عکسِ سلامت را ببین ژستِ قهوهای شبِ قهوه ای سیبِ قهوای سگِ قهوه ای و زردِ قهوه ای... مشامِ دهانمان! مثل کسی که سیانور خورده... امّا، قلبی... بر جای نهاده است یعنی: اتفّاق تازه ای پشتِ...
-
* فصل سرخ
جمعه 9 آذر 1397 09:47
مارو مور مارو مور مارو مور کشان کشان تاریکی آمد نوازشش را به آب چشمه ها سرایت دهید عجالتاً مورچه ها لاشه را بو می کشند! تهران - ۹۶٫۳٫۱۹
-
* گیله مرد
پنجشنبه 8 آذر 1397 00:00
نه... به سعادت روی زمینم نه... به غولهای ظریف غریزه ام نه... به شاخه های بلهوسِ زیتون و سیب * لال... همچون ماهی بالاتر از قامت خود داستانی بساز فرمانروایی... کوچکتر از دریای گُل آه... این قطره، پُر از ارادت است! * بیرحم می پرسم.. در کدامین سوی کینه ای؟ چه گُسستی... تو را پیوست؟ زورابِ زهر می زنی بر من عامیانه سخن...
-
* صُدفه
سهشنبه 6 آذر 1397 22:03
با لبخندی عریض و خودنمای امّا نچندان قرینِ پُردلی در اقرارِ گناه مرا وانهاده اند! گویی رافائل... با فهمی گناهکار! میانِ بود و دیگری از جای جای خود گوهری ساخته از بود و نبود ۹۶/۱۱/۲۷
-
* دور و پرت (شعر سپید)
چهارشنبه 30 آبان 1397 05:58
هر تیک و تاکِ مضطرب... از شقیقه ها نفس نمی کشد چشم ها... با گیاه و برگ قانع می شوند از شانه های برف! مرگ عبث نیست... بنیاد غربت است! بیداد می شمارد از جُرم من! زخم ها در کوران تن با لختی درنگ خاطره می سازند، دور و پرت ۹۷٫۶٫۶
-
* شرحه
چهارشنبه 23 آبان 1397 07:38
مهراوه ام من از شقیقه هایت با تو همراهم مثل سوزن های قاصدک که بوسه های مرا بر لبانت قرمز می کنند ۹۷٫۸٫۲۳
-
*ذکاوت عشق
چهارشنبه 23 آبان 1397 06:47
با پیراهنی آبی قلبی سرخ در قصری از شراب گوشهٔ دنیا را طور دیگری بساز جهنم دانته یک جلد کامل است کسی استثنایی نیست درد و روشنی با هم اند مکثی در آرزوی مهلت حماقت را سر بزن خیلی دور دورتر از بی نقصی خواهرم آ نجا که لب های لاک پشت باز نبود اوّلین کلمه زبان در می آورد امضای خدا ذکاوت عشق را در اتفّاق تازه ای بیقواره می...