سلام رفیق
بعضی پرنده ها نازن
بعضی نگاه ها نازن
بعضی صداها و بعضی قهر ها نازَن
نازها، بی نهایتند
۱ ، ۲ ، ۳
بشمار و بشمار
تا تموم دلت پُر از ناز بشه
آره رفیق
بعضی رفیق ها هم نازن
مثِ آهنِ تفتیدۀ انتقام
اصن ...
انتقام ها نازن
خیانت ها
بعضی زهر ها
بعضی دروغ ها
و بعضی شکستن ها هم نازن
رفیق من
ای دهانهٔ غار حرای من
وقتی پرستوهای اسفندی بهار مُرده اند
تو را پنهان پرستیدن، ناز است
تابلو: زوج سالوادور دالی با سرهای پر از ابر