
خام و حیران از سوز سینه می نالم
بدنبال دلی میگردم به سمت باغ و بهار
مثل شاخه درختی که بویِ تو دارد
تلنبار طوطی بود با مزّهْ انار!
نگاه لقمه ای در کاسه جُم میخورد
نقش انار پشتِ کاسهٔ چینی بود
حالا سقراط را طوری بچین که اقلیدس می خواست
تا عقدهٔ روحی اش پشتک بزند
چُرتِ کاشف شام روی صندلی می مرد!
مرد خوش آتیه سه تار می زد
ازدواج با مادر بزرگ می کرد!
تاریخچه ٔ ضربهٔ روحی ام را !
وای فِریدا² رنگها را شُست
لابلای غنچه ها همه چیز زندان
با همۀ بی چیزی از تو یافته می شوم
بغض دلنشینی را فرو میخورم
پول هایم را با انگشت روی بستنی بلیسم
«گفتی:چه می نالی صد خانه عسل داری »
انحنای ترسناکِ کوچه را نمی فهمند
تنها مخاطرات را برای خدا آب و جارو می کنند
تو را می شنوم تُهی میان باران
معجزه ای که از شبِ دریا شعبده بُرد!
۹۶٫۲٫۲۷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* مولانا ، دیوان غزلیات شمس
گفتی که چه می نالی صد خانه عسل داری
میزارم و می نالم ، هم خرقهٔ زنبورم
۱_ برامس:
یوهانِس برامس (به آلمانی: Johannes Brahms ) (۱۸۹۷–۱۸۳۳)، موسیقیدان بزرگ آلمانی در سبک رمانتیک است.
۲_ فریدا:
ماگدالنا کارمن فریدا کالو ی کالدرون د ریورا نقاش مکزیکی و یکی از زنان نامدار تاریخ هنر معاصر است. او بهویژه بهخاطر خودنگارههای هنرمندانهاش، مشهور است