چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

چکامه های سوررئال

شعر سوررئال و سپید

* تاوان عشق



دست گرمت را بده
و آن...
ٱتش قلبت را 
به تنهاترین مرد 
تمامی اشکم

چون شعله ای تو را می تابد 
عشق را...

به من بسپار 
هزار تویِ تو ...اَم 
آن نویدِ عشق 
به

وقت کینه 
تاوان بخواه از عشق 
و....
بسیار بخواه 

هان....
چه می شنوم
مرا 
میخواهی؟ 
مرا 
با 
تمامی ام!
با 
آزارم 
با 
شیدایی و دیوانگی هایم
دست گرمت را بده 
با 
غرورم 
مرا بخواه
که من..
هر آنچه تویی 
مــنم!

نا شناخته 
بی شرم ترین دژخیم 
خوار ترین دشمن 
رهایم مکن
 به واپسین لحظه های سرد تنهایی

آه.... 
بیا باز گرد
ای ناشناخته رهزن آذرخش 
ای....
 پوشش تاریکی 
من... 
هزار تویِ تو... ام
تاوان بخـواه! 

ای مغرور ترین صــــیّاد
ای... 
موحشِ خدنگ 
ای یورشِ خستگی!
ژرف تر بزن
بشکن 
این دل را



پاییز۹۴

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد